عروسی

عروسی ابراهیم بود . . .
دیگه از دست رفت . . .

چه خلوت چه راحت . . . کلا با حال بود

اما شهروز نخورده مست بود تکه هایی که اومد کلی کف کردیم….
راستش تو ماشین شب موقع برگشتن مثل اسب خندیدیم

عروسی همه تون ایشالا! !‌ ! !

همین و والسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *