ابرها؛ کاهش وزن

یادداشت من در شماره 136 ماهنامه شبکه (+)

مارک اوکانر (Mark O’Connor) برنامه‌نویسی ساکن مونیخ است. او استارت‌آپی با نام combinat56 را راه‌اندازی کرده است که فضاهای کاری کوچک و جمع‌وجوری را با برخی امکانات ابتدایی نظیر مبلمان، اتصالات اینترنتی و قهوه رایگان و . . . به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه به کسانی که برای پروژه‌های کوچک احتیاج به فضاهایی موقت دارند، کرایه می‌دهد. این فضاها همگی بخش‌هایی از ساختمان اصلی combinat56 است که با پارتیشن‌ها و دیوارها از یکدیگر تفکیک شده‌اند و یک سالن مرکزی را با منشی و فضای انتظار، به صورت اشتراکی استفاده می‌کنند. به این ترتیب کسانی که توانایی خرید و تجهیز دفاتر کاری را ندارند، می‌توانند از این امکانات، حداقل در شروع کار خود، استفاده کنند. اما این یکی از ایده‌های ساده و در عین حال کاربردی او است.

او در محل کار دائمی‌اش، وظیفه نوشتن برنامه‌های سنگین C++/Qt را به عهده دارد که روی کلاسترهایی با حدود 200 هزار پردازنده اجرا می‌شوند. به همین دلیل بیشتر زمان کاری‌اش را روی سیستم‌های لینوکسی می‌گذارد و اغلب به صورت راه‌دور (Remote) به سایر کامپیوترها متصل می‌شود. ابزار کار او تا چندی پیش (شاید مانند بیشتر افراد این حوزه) یک مک‌بوک بود. اما روزی که تبانی Mac OSX و VMWare منجر به از دست رفتن تمام فایل‌سیستم کامپیوترش شد و نابودی تمام داده‌هایش را به همراه داشت، به فکر یافتن راهی برای رهایی دایم از شر فایل‌سیستم‌ها افتاد.

نتیجه این ایده‌ها، تاخت زدن مک‌بوک با یک آی‌پد، یک پایه آی‌پد با زاویه قابل تنظیم، یک کیبرد بی‌سیم مخصوص آی‌پد و یک اشتراک ماهانه از سایتی به نام Linode بود که ماشین‌های مجازی لینوکسی را با قیمتی در حدود 20 دلار در ماه راه‌اندازی و از همه مهم‌تر نگه‌داری می‌کند. به این ترتیب سیستم کاری اوکانر از اساس تغییر کرده است. او در ابتدای روز با آی‌پد و کیبردش به سر کار می‌رود و از طریق یک اتصال اینترنتی و نرم‌افزاری مخصوص به سرورهای Linode متصل شده و تمام عملیات مربوط به کدنویسی، کامپایل کردن و تست کد روی ماشین‌های مجازی را روی کلاود به انجام می‌رساند.

نخستین مزیت این رویکرد، ساده‌ترین و بدیهی‌ترین آن‌ها یعنی کاهش وزن تجهیزاتی است که او با خود حمل می‌کند. تفاوت میان وزن یک لپ‌تاپ به همراه کیف و شارژر و متعلقاتش با یک آی‌پد و یک کیبرد بی‌سیم آنقدر هست که در استفاده مداوم روزانه به مزیتی بسیار بزرگ تبدیل شود. آی‌پد حتی در این استفاده روزانه به شارژر هم نیاز ندارد. به گفته خود اوکانر، شب‌هنگام که او به خانه باز می‌گردد، آی‌پد هنوز شارژ کافی برای یکی دو ساعت گشت‌وگذار در اینترنت و دیدن قسمت‌هایی از سریال‌های محبوب نت‌فلیکس را دارد.

مزیت دوم رها شدن از شر فرآیندهای مربوط به تهیه نسخه پشتیبان و نگه‌داری داده‌ها و فایل‌های مهم است. با تجربه‌ای که اوکانر در نابود شدن داده‌هایش داشته است، واگذار کردن این مسئولیت به یک شرکت با تیم پشتیبانی قدرتمند و روال‌های اتوماتیک پشتیبان‌گیری نیز می‌تواند تا حد زیادی مایه آسایش خیال باشد.

درنهایت مزیت دیگری که خود اوکانر به آن اشاره می‌کند، دو برابر شدن سرعت کامپایل کدها روی سرورهای Linode است که صرفه‌جویی عظیمی در زمان را به همراه خواهد داشت.

ایده استفاده از کلاود و رایانش ابری چندان تازه و نو نیست، اما رویکردی که اوکانر در پیش گرفته است، از دید من دو تفاوت عمده با نمونه‌های موجود و مشهور دارد. نکته نخست این است که تاکنون استفاده از کلاود و ماشین‌های مجازی ابری بیشتر مختص سازمان‌ها و شرکت‌ها بود و نه افراد عادی و دوم این که تمرکز سرویس‌های ابری شخصی (به عنوان مثال آی‌کلاود اپل یا گوگل‌درایو یا اسکای‌درایو مایکروسافت) بیشتر بر «ذخیره‌سازی» و «همسان‌سازی» داده‌ها میان دستگاه‌های مختلف بوده است و نه ارایه خدمات پردازشی. با این رویکرد جدید نه تنها اطلاعات، که پردازش‌ها نیز به فضای ابری منتقل می‌شوند و این می‌تواند برای کاربران و افراد عادی مزیت بالقوه‌ای محسوب شود.

البته شما هم به خوبی می‌دانید که به کمک هیچ سیستم و ابزاری نمی‌توان به مدینه فاضله و محیط رویایی و ایده‌آل رسید. این راهکار ابری نیز مشکلات خاص خود را دارد و نخستین مشکل آن وابسته بودن به یک اتصال دائمی و پرسرعت است که هرچند در برخی نقاط این دنیا به یکی از حقوق شهروندی تبدیل شده است، اما حتی در همان شرایط هم همه‌چیز مطابق میل کاربر پیش نخواهد رفت. در نمونه موردی ما، اوکانر در صورت نیاز به محیط گرافیکی سیستم‌عامل ابری‌اش، ترجیح می‌دهد کیفیت تصویر را فدای سرعت اتصال کرده  محیط گرافیکی را در حالت 256 رنگ مشاهده کند. نکته دوم که از دید من بسیار مهم‌تر است، امنیت محاسبات و حفظ حریم شخصی در محیط‌های ابری و اشتراکی است. در دنیایی که هر از چندی اطلاعات محرمانه حساب‌های کاربران سایت‌های شرکت‌های عظیمی مانند سونی یا بلیزارد هک می‌شود و شرکت‌ها به استفاده نادرست از اطلاعات شخصی کاربران متهم می‌شوند، اعتماد کردن به یک شرکت نه تنها برای نگه‌داری اطلاعات که برای پردازش آن‌ها باید با بررسی‌ها و ملاحظات فراوانی صورت بگیرد. رخدادهای ناگوار ممکن است به سادگی برای کاربران عادی و حتی حرفه‌ای نیز رخ دهد. پیشنهاد می‌کنم ماجرای هک شدن «تمام» حساب‌های کاربری و از دست رفتن اطلاعات مت هونان (Mat Honan) از نویسندگان مجله وایرد را حتما مطالعه کنید.

سخن آخر این که من استفاده از ماشین‌های مجازی ابری برای «پردازش» محاسبات شخصی را عرصه‌ای تازه می‌بینم که در صورت استفاده صحیح، حداقل مزیت آن سبک‌تر شدن ابزارهایی است که هر روز با خود به این سو و آن سو حمل می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *