سلام.
دیگه از این به بعد اینطوری میشه ! ! !
وبگردی هفته ای یک بار اونم با کلی دردسر. الکی الکی سرم رو شلوغ کردم و دیگه وقت آزاد درست و حسابی ندارم.به هر حال بگذریم . . .
توی کامنتهای یادداشت قبلی خیلی ها نوشتن که واقعا نمی دونی چرا امضا کردی ؟ ؟ ؟ وای به حال اونکه تو نامه درخواست آزادیش رو امضا کردی و . . .
اما جواب من :
۱- بعضی وقتها تا بخوای فکر کنی و دنبال دلیل بگردی و فکر کنی و چراها رو حل کنی کار از کار گذشته. ((( کاری به این مورد خاص ندارم )))
۲- درباره این یک مورد خاص هم باید بگم منظور من این نبود که نمیدونم چرا اینکار رو کردم. فقط میخواستم بگم با اینکه مطمئن هستم این جور طومارها و نامه ها هیچ تاثیری نداره یه چیزی ((( شاید امید به اینکه ایندفعه با بقیه دفعه ها فرق داشته باشه ))) وادارم کرد که اینکار رو بکنم. والا به قول دوست گرامی باربد شمس نه کوفی عنان آدمیه که یه همچین نامه هایی رو بخونه و نه مقامات مسئول ما کسانی هستن که با یه طومار و یه مشت امضا از اجرای حدود شرع مقدس ! ! ! کوتاه بیان. نمونه های این اعتراض رو فکر کنم همه شما انقدر دیدین که خسته شدین. ما توی یه دانشکده ۴۰۰ نفری ۳۶۰ تا امضا جمع کردیم ولی آخرش پالون خر رو هم نتونستیم عوض کنیم ! ! !
به هر صورت ما این کار رو کردیم شاید ایندفعه یک دفعه دیگه باشه ! ! !