مدتها پیش از گسترش یافتن قلمرو امپراتوری عظیم وردپرس و درست در نخستین سالهای شروع وبلاگنویسی فارسی، در سایت پرشین بلاگ ثبت نام کردم و به این ترتیب اولین تجربههای آنلایننویسی من در وبلاگی با نام شبنوشتها رقم خوردند. در دیماه 81 بنا به دلایلی مجبور شدم نوشتههای قبلیام را که البته تعدادشان اندک بود، پاک کنم و نوشتن را از نو شروع کنم. این نوشتن به صورت پراکنده تا سال 83 و بعدا به دفعات بسیار اندک تا سال 85 هم ادامه داشت. اما بعد از آن وبلاگ شبنوشتها دیگر هرگز بهروز نشد.
بعد از آن داستان وردپرس و بلاگر در پیش بود که این وبلاگ درواقع امتداد همان وبلاگی است که در وردپرس به راه انداختم. کمی بعدتر آن وبلاگ را به دلیل محدودیتهای اعمال شده به سرویس وردپرس به هاست شخصی خودم منتقل کردم. در این بازه زمانی طولانی یکی دو بار سعی کردم با سیستم بلاگر هم کنار بیایم و تا راهانداختن وبلاگ و انتشار یکی دو پست هم پیش رفتم، اما هیچوقت نتوانستم آنطور که باید و شاید با سیستم بلاگر ارتباط برقرار کنم. البته هیچوقت هم پیجوی دلیلش نشدم. فقط اینکه در بلاگر راحت نبودم.
نوشتن در وبلاگ «جوانمرگ» شدهای که برای مجله شبکه به راهانداختم را هم باید به همه این تلاشهای پاره پاره اضافه کنم.
به هر حال پس از مدتها برای جمع کردن آرشیو نوشتههایم تصمیم گرفتم که تمام آن نوشتهها را به این وبلاگ منتقل کنم. مشکل این بود که متاسفانه پرشینبلاگ از فرمتهای معمول انتقال اطلاعات میان وبلاگها پشتیبانی نمیکند. افزونهای هم که برای انجام این کار روی فایرفاکس نوشته شده بود نتوانست همه اطلاعات را به راحتی استخراج کند. نتیجه اینکه با استفاده از سیستم درونریزی مبتنی بر RSS وردپرس، مطالب را در گروههای 10 تایی به اینجا منتقل کردم و در طی این فرآیند اطلاعات کامنتها را هم از دست دادم.
مقایسه میان سبک نوشتن آن دوران با نوشتههای کنونی برای خودم هم جالب بود. استفاده از خندانکها و روزمرهنویسی از ویژگیهای بارز آن دوران است! البته نوشتن منظمتر و بیشتر را هم نباید فراموش کرد که با افزایش سن و کار و در پی آن کاهش حوصله و وقت، دیگر کمکم برایم غیرممکن شده است. به هر حال آنچه که در آرشیو این وبلاگ در سالهای قبل از 86 میبینید، یادگار دوران پرشین بلاگ و نوشتههای خامتر من است.