یادداشت من در شماره 138 ماهنامه شبکه (+)
من در نوشتههای پیشینام هرجا توانستهام به تبلیغ و توصیه لینوکس و فناوریهای آزاد و اپنسورس پرداختهام و گاه حتی از سیاستهای مالکیتگرایانه و تمامیتخواهانه مایکروسافت و سایر شرکتها بدگویی کردهام. اما این بار قصدم این است که از دیدگاه فردی عادی، و بدون تعصب نسبت به مقولههای آزادی نرمافزار و … در مورد نسخه جدید ویندوز 8 مایکروسافت صحبت کنم. اگر تا انتهای پرونده این شماره با ما همراه باشید، خواهید دید که غیر از ترجمه بررسیهای ویندوز 8 در نشریات و سایتهای خارجی، در محل کار نیز با نصب ویندوز 8 روی سیستمهای کاریمان، چندین هفته را صرف سروکله زدن با این سیستمعامل جدید کردهایم. با چنین زمینهای من به این نتیجه رسیدهام که این سیستمعامل جدید، آینده درخشانی در پیش خواهد داشت و میتواند عظمت و اهمیت سابق را دوباره به مایکروسافت هدیه کند.
نخستین عامل این موفقیت را باید در اینرسی سکون کاربران جستوجو کرد. هرچند مایکروسافت به تازگی سهم خود را در بازار موبایل، موتورهای جستوجو و خدمات ابری از دست داده است، اما هنوز از پشتوانه عظیمی از کاربران خانگی، گیمرها و کاربران سازمانی در حوزه دسکتاپ برخوردار است که خصیصه اصلی این کاربران مخالفت با تغییر است. به عبارت دیگر کاربران، تغییرات اندک و بهروزرسانیهای جزیی را راحتتر از به کاربردن سیستمهایی با ایدههای رادیکال و جدید تاب خواهند آورد. به همین دلیل ارتقا به سیستمعاملی که خصوصیات لمسی و رابط کاربری جدید (و انصافا نوآورانه) را در کنار همان دسکتاپ قدیمی عرضه کند، برای این کاربران بسیار سادهتر از مهاجرت به محصولات رقبا خواهد بود.
دومین عامل این موفقیت را باید در یکپارچه شدن پلتفرم دسکتاپ و تجهیزات همراه مایکروسافت جستوجو کرد. این موضوع دغدغه کاربران را در همسانسازی اطلاعات میان تجهیزات مختلفشان و استفاده از برنامهها و برنامکهای یکسان، آن هم مستقل از پلتفرم و دستگاه مورد استفاده، به شدت کاهش میدهد. دردسرهایی که کاربران در هنگام اتصال گوشیهای اندروییدی یا تبلت های اپلی به شبکههای ویندوزی یا اتصال و نصب به اصطلاح PC Suitها روی کامپیوترهای شخصی با آن روبرو بودهاند، با یکپارچهشدن سیستمعامل همه این تجهیزات، به موضوعی فراموش شده تبدیل خواهد شد.
عامل سوم ورود مایکروسافت به بازار سختافزار است. اکنون که مایکروسافت در حوزه محصولات تبلت مستقیما با محصولی درخور توجه وارد بازار شده است و در حوزه گوشیهای هوشمند نیز با نوکیا یعنی غول قدیمی دنیای موبایل زوجی قدرتمند را تشکیل داده است، به نظر میرسد که مهمترین مزیت رقیبی مانند اپل یعنی یکپارچگی سختافزار و نرمافزار نیز در حال کمرنگ شدن است.
درنهایت حلقه کامل کننده این موفقیت موج جدید خدمات ابری Live است که مایکروسافت به همراه ویندوز 8 حداکثر بهرهبرداری را از آن خواهد کرد. این خدمات ابری که درست همانند همتای اپلی وظیفه همسانسازی اطلاعات و برنامکها میان دستگاههای مختلف را بر عهده دارد، به همراه تقویم، ایمیل و از همه مهمتر سرویسهای وبی آفیس تقریبا کاربر را از هر سرویس آنلاین دیگری بینیاز خواهد کرد. یکپارچگی ویندوز جدید با این سرویسهای ابری که حتی در برنامکهای بازی و سرگرمی نیز به چشم میخورد، به نوعی این وابستگی را تشدید خواهد کرد. به طور کلی در ویندوز 8 برنامههای اندکی را خواهید دید که مستقل از Live ID مایکروسافت کار کنند و مهمتر اینکه تمام این برنامهها و سرویسهای ابری در حوزه اختصاصی خود تقریبا تمام و کمال و بینقص ظاهر شدهاند.
با این توضیحات از دید من مایکروسافت به رغم تمام انتقاداتی که در چندسال اخیر و تحت مدیریت بالمر تحمل کرده است، نهایتا در حال گام برداشتن در مسیر پیشرفت است. پیشرفتی که شاید برتری و پویایی گذشته را به این غول خسته بازگرداند. در انتها لازم است به نکته دیگری هم اشاره کنم که اینبار به نوعی بیش از تحلیلهای علمی و آگاهانه بر دلیلهای «احساسی» و «ناخودآگاه» استوار است. موضوع این است که من با ذخیره دادهها، اطلاعات برنامکها، فایلها، ایمیلها، رفتار وبگردی و سایر مواردی که حتی به نوعی به حریمخصوصیام مربوط میشوند، روی سرورهای مایکروسافت راحتتر هستم تا قرار دادن آنها در دستان گوگل یا اپل. به این دلیل از گوگل و اپل نام میبرم که به نظر من در حوزه محصولات دسکتاپ و خدمات ابری تنها رقبای اصلی مایکروسافت محسوب می شوند.
من ترجیح میدهم دادههایم در اختیار مایکروسافتی باشد که درآمدش را آشکارا از پول سرویسها، سیستمعامل و آفیساش تامین میکند تا گوگلی که همهچیز را به رایگان در اختیارم قرار میدهد و در عوض حق جستوجو در تمام اطلاعاتم را به بهانه نمایش «تبلیغات مرتبطتر» برای خودش محفوظ نگاه میدارد. حتی اگر اطلاعاتی که من ایرانی در حساب ابریام دارم از هیچ طریقی به کار شرکتی نظیر گوگل نیاید. ترجیح دادن مایکروسافت به اپل را اما بیشتر به رفتارهای رادیکال و مستبدانه اپل نسبت میدهم. توقف پشتیبانی از فلان محصول یا عرضه نشدن فلان خدمات برای دارندگان نسل قدیمی فلان سختافزار یا کوچ اجباری از یک سیستم به سیستم مشابه جدید از رفتارهایی هستند که دیگر به خصوصیت بارز اپل تبدیل شدهاند. در مقابل من رفتار مایکروسافت در تمدید پشتیبانی سیستمعامل سالخوردهای نظیر ویندوز اکسپی را بیشتر میپسندم.
در نهایت از دید من پنجره هشتم مایکروسافت دوستداشتنیتر از لوبیاهای ژلهای گوگل یا سیبهای گازخورده اپل است و فکر میکنم کاربران بیشتری با این سیستمعامل به رستگاری برسند!