قبل از هر چیز ببخشید که این دفعه جو گیر شدم و اینجا رو عکس بارون کردم. دست خودم نبود. یه دوربین دیجیتال ( همون مدلی که قبلا راجع بهش نوشتم ) افتاده بود دستم و خلاصه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم.به هر حال جریان جمعه اینطور بود:
بعد از کلی وقت که به خاطر آسیب دیدن دست مامان نظافت و تر و تمیز کاری خونه به عهده ما بود ( و نتیجه اش هم قابل پیش بینی بود ! ! ! ) نظافت عمومی اعلام شد. در این راستا به من گفتن کاری به بقیه کارها نداشته باش و فقط اتاق خودت رو تمیز کن. بخصوص این کامپیوتر و دم و دستگاهش که یه قشر یک سانتی خاک روشون نشسته بود. این عکس قبل از تمیز کاریه ! ! ! ! ( متاسفانه دوربین به علت ارزون قیمت بودن نتونسته قشر خاک رو به نمایش بگذاره ! ! )
برای تمیز کاری این همه وسایل گفتم اول همه رو بریزم یک طرف اتاق و طرف خالی رو تمیز کنم و بعد وسایل رو تمیز کنم بریزم این طرف و اون قسمت باقی مونده رو تمیز کنم. نتیجه این شد که اتاق به این صورت در اومد.
میدونید بدترین چیز در مورد این کامپیوتر لعنتی چیه ؟ ؟ ؟ این کابل هاش که مثل دل و روده سگ توی همدیگه می پیچند و پدر آدم رو در میارن. این یه نمونه اش.
از اون مطلب بالایی بدتر اینکه در همین احوال دوستم زنگ زد و گفت باید نمیدونم کجا برم و یه سری نقشه برای فلانی ببرم و . . . و حالا هم جمعه است و هیچ جا برام پرینت نمیگیرن و . . . . من هم که ختم معرفت و رفیق بازی و این چیزا با هر بدبختی بود توی این گیر و دار سیستم رو در حد حداقل امکانات لازم راه انداختم و براش پرینت گرفتم. از مزیت های کامپیوتر یکیش اینه که در هر شرایطی اگر برق بهش برسه کارش رو انجام میده حتی در این شرایطی که میبینید ! ! !
بالاخره با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر امر خطیر نظافت عصر به پایان رسید و کلیه گرد و خاکها از توی اتاق و لای کلیدهای کیبورد و از توی هواکش های مونیتور و حتی Heat Sink زیر فن CPU خارج شدن. متاسفانه روم نشد از میزان خاک حاصل عکس بگیرم ! ! ! و این هم سیستم نو نوار و مرتب بعد از اون همه زحمت.
پی نوشت : ببینین مونیتورش از تمیزی و خوشحالی و تشکر چه برقی میزنه ! ! ! گفتم که یه وقت فکر نکنین انعکاس نور فلاش دوربینه ! ! ! !