با مهاجرت انسانها به دنیای دیجیتال یکی از مفاهیمی که به شدت دستخوش تغییر و تحول شده، مفهوم هویت است. در دنیای مجازی نام، سن، جنس و سایر مشخصات همه و همه در پشت این شبکه به هم پیچیده وب، معنا و صحت خودشون رو از دست دادن.
این اتفاق وقتی که شما در حال چت کردن و گشت و گذاری ساده در دنیای وب باشید، حداکثر خسارتی که وارد میکند چند ساعتی سر کار رفتن و مواجه شدن با مردی سیبیلو و گردن کلفت به جای یک دختر بلوند 18 ساله است. اما زمانی که برای کنترل حسابهای بانکی تون، برای ورود به محل کار، برای خرید و . . . وابسته به تکنیکهای تشخیص هویت دیجیتال باشید اون وقته که مشکل خودش رو نشون میده.
سرقت حسابهای بانکی، ورود و خروج غیر مجاز به مراکز مهم، ساعت زدن کارمندان به جای همدیگر، جعل کارتهای اعتباری و . . . تنها گوشههایی از بحران هویت دیجیتال هستند.
در حال حاضر به صورت کلی از سه نوع تکنیک تشخیص هویت دیجیتال استفاده میشه که هر کدوم مزایا و معایب خاص خودشون رو دارن. این سه روش اینها هستند:
- سختافزار و قطعات فیزیکی
این وسایل تشخیص هویت در واقع معادل دیجیتال کلیدهایی هستند که به صورت روزمره با اونها سر و کار داریم. هر کسی که اونها رو همراه داشته باشه (صاحبش باشه، اونها رو قرض کنه، بدزده و . . .) به عنوان فرد مجاز شناخته میشه. کارتهای ورود و خروج الکترونیکی ادارات یا کلیدهای دیجیتال دسترسی به سیستمها از این نمونه هستند. ایراد این ادوات اینه که قطعه رو چک میکنند نه فرد رو. همونطوری هم که مثال زدم به راحتی قابل دزدیدن، امانت گرفتن و . . . هستند.
- کلمات عبور
کلمات عبور یا عواملی که در واقع دانستههای یک فرد رو کنترل میکنن نوع دوم سیستمهای تشخیص هویت هستند که گرچه قابلیت اطمینان بیشتری نسبت به روش اول دارند اما به هر حال باز هم به نوعی قابل سرقت هستند. ضمن اینکه خود به نوعی باعث تناقض خواهند شد. هر چه پسورد سخت تری انتخاب کنید، به خاطر سپردنش برای خودتون هم مشکل تر میشه و اگر پسورد آسونی انتخاب کنید حدس زدنش برای دیگران هم ساده تر میشه. از طرف دیگه اتفاقی که الان برای خیلی از ما افتاده اینه که دسته کلید مغزمون اونقدر بزرگ شده که دیگه نمیشه پسورد جدیدی بهش اضافه کرد. یا دردسر به یاد آوردن پسوردهای مختلف رو خواهیم داشت و یا با استفاده از پسوردهای مشترک برای کارهای مختلف کار هکرها و دزدان دیجیتال رو ساده تر میکنیم.
- تشخیص هویت بیولوژیک
این روشها در واقع به کنترل فاکتورهایی غیر قابل شبیهسازی از بدن فرد نظیر اثر انگشت، ترکیب و فاصله اجزای صورت، الگوی قرنیه چشم و . . . وابسته هستند. این سیستمها در واقع به عنوان دقیقترین و بهترین سیستمهای تشخیص هویت مطرح هستند و اشکال عمده اونها در امکان تشخیص اشتباه یا مجاز شناختن افراد غیر مجاز نیست. مشکل اصلی زمانی پیش میآد که این سیستمها افراد مجاز رو غیر مجاز تشخیص میدن. تصور کنید که دستتون رو بریدید و حالا نمیتونید وارد محل کارتون بشین چون فرم اثر انگشتتون تغییر کرده یا در اثر سرماخوردگی سیستم تشخیص صوتی ماشین یا خونهتون دیگه از دستورات شما اطاعت نمیکنه.
به هر حال همواره بهترین روش استفاده ترکیبی از دو یا چند سیستم تشخیص هویت به همراه حداقل یک سیستم پشتیبانیه که در صورت بروز مشکل بشه باهاش به سیستم دسترسی پیدا کرد. اما خواه ناخواه بازی دزد و کلید گاو صندوق تا ابد ادامه داره و فقط باید در هر لحظه از آقا دزده جلوتر بود.
شاید در آینده نزدیک وقتی دوستی به دیدن شما میاد احتیاجی نباشه زنگ بزنه و منتظر بشه تا شما توی آیفون تصویری نگاه کنین و در رو براش باز کنین. دوربینی که روی در شما نصب شده به محض دیدنش از روی فرم صورت، هویتش رو تشخیص بده یا صدای ضبط شدهای ازش بخواد که برای تشخیص هویت دستش رو داخل محفظه سنسور در قرار بده. اینجاست که شما به دوران اولین نمونههای کنترل هویت یعنی قصههای آقا گرگه و شنگول و منگول برگشتین:
اگر راست میگی و خودت هستی دستت رو از زیر در نشون بده ! ! !
پینوشت: