میدانم که برای نوشتن در مورد روز وبلاگستان فارسی احتمالا کمی دیر شده است. اکنون هم تقریبا همه فعالان و بزرگان وب فارسی مطالبشان را نوشتهاند (که خواندهام) و فیلمشان را هم ساختهاند (که تماشا کردهام). بماند که کیفیت فیلم ساخته شده میتوانست بسیار بهتر باشد، اما نمیتوانم شادی فراوانم از سابقه دوستی با دو نفر از مصاحبهشوندگان و همکاری با یکی از وبلاگهای مشهور را انکار کنم. مانند دو سال پیشتر که یادداشتی را در این زمینه برای مجله شبکه نوشتم امسال هم قصد داشتم در این باره بنویسم. اما به دلیل برخی گرفتاریها فرصت این کار در آن زمان فراهم نشد. به هر حال . . .
من شخصا اعتقاد دارم که فضای وبلاگستان فارسی (البته اگر به قول جادی به چنین چیزی اعتقاد داشته باشیم) دیگر آن شور و حال اولیه را ندارد. البته وضعیت آن را هم آنقدر بد نمیدانم که کلمه رکود را به کار ببرم. اما نمیدانم چرا احساس میکنم همه آن دلایلی که در مصاحبهها و نوشتهها برای کم رونق شدن وبلاگستان فارسی گفته شده (از فیلترینگ و سرویسهای کم کیفیت و کمبود وقت و . . .) به نوعی دلایل حاشیهای هستند. مشکل اصلی به نظر من موضوعی بسیار بنیادیتر و اساسیتر است. البته چیزی که در ادامه قصد گفتنش را دارم لزوما تنها دلیل نیست یا بیرغبتی همه را نمیتوان به آن نسبت داد.
هرم مازلو
به احتمال زیاد همه خوانندگان این مطلب با هرم مازلو آشنا هستند. هرمی که نیازهای انسانی را به به پنج سطح اساسی تقسیم میکند:
- نیازهای زیستی: مانند خواب و خوراک و سرپناه و . . .
- نیازهای امنیتی: جسمی، کاری، فکری و . . .
- نیازهای اجتماعی: برقراری دوستی، جایگاه اجتماعی، ازدواج و . . .
- نیاز به احترام: عزت نفس، اعتماد به نفس، احترام متقابل و . . .
- خودشکوفایی: خلاقیت، حل مساله، معنویت و . . .
بعید میدانم هیچ یک از شما بتوانید فعالیتی مانند وبلاگنویسی را در جایی قبل از سطح ۵ یا نهایتا ۴ قرار دهید. حالا این هرم را به جامعهای ببرید که حداقل در چند وقت اخیر به دلیل مشکلات غالبا اقتصادی افرادش تا سطح دوم (یا حتی اول؟) این هرم سقوط کردهاند. نتیجه کاملا قابل توجیه و پیشبینی خواهد بود. در چنین جامعهای بعید است که فردی پیدا شود که با وجود دغدغه نان و شغل، بتواند به وبلاگنویسی و تولید محتوا فکر کند.
شاید یکی از دلایلی که باعث شده دیگر دوستان به تاثیر وضعیت اقتصادی بر پدیده وبلاگنویسی اشاره نکنند، این باشد که ربط دادن هر چیزی به مسایل مالی، به نوعی حالت «متمایز» و «معنوی» و «ارزش فرامادی» آن را از بین ببرد. در این شرایط از دید من تنها دو گروه هستند که میتوانند به صورت منظم و مرتب به وبلاگنویسی و تولید محتوا مشغول باشند. گروه نخست کسانی هستند که مشکلات مالی ندارند یا حداقل فشار مشکلات اقتصادی بر آنها زیاد نیست. گروه دوم هم کسانی هستند که از این راه درآمد کسب میکنند یا به نوعی نوشتن و تولید محتوا شغلشان محسوب میشود.
در هر صورت دلیل هر چه باشد، مانند همه دوستان آرزو دارم که دوباره آن رونق و شور سابق به دنیای آنلاین ما بازگردد و البته بیش از همه وبلاگهای گروهی و تخصصی (آن هم غالبا در حوزه آیتی) به شدت دلتنگ وبلاگهای شخصی شدهام. جایی که بیش از آشنایی با محصولات و اتفاقات روز میتوانستیم با آدمهای جدید و دیدگاهها و برداشتهایشان آشنا شویم.
سلام آقای شریفپور گرامی. با تاثیر چالشهای اقتصادی در کاهش وبلاگنویسی، موافقم. مشکل مالی بیشتر یعنی کار بیشتر، و کار بیشتر یعنی زمان کمتر برای پرداختن به وبلاگنویسی و دیگر کنشهای مشابه.
ضمن اینکه فکر میکنم گسترش شبکههای اجتماعی در میان کاربران وب هم در این میان بیتاثیر نبود. بهاشتراکگذاری سریع و آسان مطالب در شبکههای اجتماعی، و کوتاهتر شدن حجم مطالبی که در این شبکهها به چرخش درمیآیند گویی باعث شد که شماری از کاربران از تهیه مطلب برای وبلاگ (که اغلب سختتر از بازنشر محتوا در شبکههای اجتماعی است) دست بکشند. بهنظرم شبکههای اجتماعی باعث شدند جذابیت وبلاگها برای بعضی از وبلاگنویسان کمتر شود، درحالیکه بر این باورم وبلاگها میتوانند کارکرد متفاوت، و در برخی موارد، عمیقتری داشتهباشند.
سلام.به مطلب دقیقی اشاره کردین.مشکل اقتصادی واقعا در حال حاضر مشکل افراد جامعه هست.
دقیقا با شما موافقم. چون به شخصه کارم با اینترنت هست در طول شبانه روز و تقریبا برای رفع خستگی روزانه سری به وبلاگ های دوستاان می زدم که انصافا قلم بسیار روان و جذابی داشتن اما به جرات می تونم بگن 99% به خاطر مسادل مالی وبلاگشون دیگه آپدیت نخواهد شد و همینطور معدود پادکست های بی نظیر که متاسفانه به پایان خط رسیدن و البته یه دلیل دیگه اش هم فکر کنم محدودیت های سرویس دهنده ها وبلاگ نویسی ما باشه که قدرت و توان رقابت با سرویس دهنده های شبکه های اجتماعی رو ندارن حتی در مورد بدیهی ترین و کوچکترین نیاز وبلاگ نویسی که فضای آپلود باشه…
واقعن به موضوع جالبی اشاره کردید!
خیلی ها حتا با هدف پاسخ دادن به نیازهای رده اول و دوم هرم دست به وبلاگ نویسی میزنند که روی کیفیت کل وبلاگستان تاثیرگذار هست.
مثل کسی که به نون شبش محتاجه ولی گوشی دو میلیون تومنی میخره. وبهالطبع استفاده ای هم که از اون میکنه مشخصه!
کلن همهچیزمان به همهچیزمان میآید!