دانش استفاده درست و صحیح از هر وسیلهای بویژه کامپیوتر همواره یکی از دغدغههای من بوده است. همانطور که در پست قبلی هم غیر مستقیم اشاره کردم، احساس میکنم که جامعه ایرانی هنوز درک صحیحی از سیستمهای دیجیتال و نحوه استفاده از آنها ندارد. مطلبی که در ادامه میآید یادداشتی است که برای شماره ۱۱۰ مجله شبکه (که بصورت خاص به بررسی رخدادهای ۱۰ سال اخیر دنیای دیجیتال پرداخته است) نوشتهام.
علم الکترونیک و پردازش دیجیتال به چنان سرعت رشدی دست یافته است که تقریباً هیچ علمی در دوران حاضر به پای آن نخواهد رسید. افزایش سرعت پردازندهها، ارزان شدن مداوم تکنولوژیها و قطعات و عرصههای جدیدی که از برکات این علم بهرهمند میشوند؛ باعث میشود که بررسی دقیق تحولات و تأثیرات این دانش تنها در بازههای زمانی کوتاه امکانپذیر باشد. ۱۰ سال در این عرصه آنقدر طولانی هست که تکنولوژیهایی در آن زاده شوند، به بلوغ رسیده و پیر شوند و حتی از بین بروند. اما برای داشتن چشم اندازی کلی از دنیای دیجیتال و پیشبینی آینده شاید مدت مناسبی به نظر برسد. بهر حال این شماره از مجله به بررسی تغییرات تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال در ۱۰ سال اخیر پرداخته است. اما از نظر من در این میان پرسشی وجود دارد که بیش از روند تحولات دنیای دیجیتال، نیازمند کندوکاو و بررسی است. و آن این است که در این عصر و عرصه، جایگاه کاربر ایرانی کجا است؟ آیا با روند رشد تکنولوژی همگام بوده است؟ در کجای بازار مصرف و کجای بازار تولید تکنولوژی قرار گرفته است؟
نقش ایران در بازار تولید تکنولوژی و بویژه نوع دیجیتالش نیازی به بررسی چندانی ندارد.چه در بازاری که چشم بادامیهای چینی و کرهای و سیهچردههای هندی با سرعت تمام میروند تا ردههای بالای سودآوری را از آن خود کنند، غالب برنامهها و طرحهای تولید محصولات دیجیتال (چه سختافزاری و چه نرمافزاری) در ایران از موفقیت بیبهره ماندهاند.
خبر ناخوشایندتر اینکه متأسفانه در بازار مصرف نیز اوضاع چندان مساعد نیست. اگرچه ضریب نفوذ اینترنت و کامپیوتر در ایران به شدت افزایش یافته است، اما روند رشد آنچه من به اصطلاح «استفاده مفید و صحیح» مینامم بسیار کمتر از حد انتظار است. نکته اینجاست که ما (در جایگاه یک کاربر ایرانی تکنولوژی به معنای عام و با سطح دانش معمولی) به اندازه لازم با این تغییرات تکنولوژیک و تسهیلات ناشی از آن همگام نبودهایم. در این باره به چند مثال ساده اکتفا میکنم. چند نفر را سراغ دارید که از کامپیوتر برای تنظیم قرارهای ملاقات و کارهای روزمره استفاده میکنند؟ چند نفر را میشناسید که حساب و کتاب مالیشان را بصورت دیجیتال نگهداری میکنند؟ در عوض چند مورد را سراغ دارید که در اثر بوجود آمدن کوچکترین مشکل، سیستم در بغل به نزدیکترین «تعمیرگاه» مراجعه میکنند؟ یا وجود یک اشکال کوچک در تنظیمات سیستم با عوض شدن سیستم عامل حل شده است؟
از دید من؛ کاربر ایرانی در راه استفاده صحیح و مفید از تکنولوژی (بصورت خاص منظورم تکنولوژی دیجیتال است) با دو مانع اساسی روبروست که متأسفانه برای هیچ یک راه حل سریع و قاطعی وجود ندارد.
- نبود رابط کاربر به زبان فارسی: شاید مهمترین عامل این دورافتادگی را بتوان در نبود رابط کاربر فارسی دانست. اگر حساب کاربر حرفهای و قشر علمی جامعه را از افراد عادی جدا کنیم، کاملاً محرز میشود که تکنولوژی حتماً باید به زبان فارسی مجهز باشد تا بتواند بطور کامل به جامعه ایرانی و خانواده ایرانی راه پیدا کند. منظور من از کاربر فردی عادی است که میخواهد امور بانکیاش را بدون مراجعه به بانک انجام دهد. دوست دارد خودش از پس مشکلات سیستماش برآید. یادداشتهای روزانهاش را با کامپیوترش بنویسد. قرار ملاقاتها و کارهای روزانهاش را با کامپیوتر سر و سامان دهد. بدون رابط کاربر فارسی، بدون راهنمای فارسی، بدون تقویم فارسی مطمئناً موفق نخواهد شد.در گذشته تلاشهای زیادی در این زمینه انجام شد. ویندوزهای فارسی سینا و پارسا و MRT و انواع فارسینویسهای مریم و میترا و . . . را به یاد بیاورید. اما اکنون که حتی توسعه دهندگان مایکروسافت به ارایه LIPهای فارسی برای برخی از نرمافزارها پرداختهاند، خلاء چنین فعالیتها و محصولاتی در داخل به صورت آشکار احساس میشود.اینجاست که خوشبختانه یا متاسفانه، تولید کنندگان کرهای ادوات دیجیتال با درک صحیح از وضعیت بازار و با تعبیه رابط کابری فارسی توانستهاند در اغلب زمینهها؛ از تلفنهای همراه تا تلویزیون و ابزارهای چند رسانهای، جایگاهی فراتر از سایر رقبا در ایران داشته باشند.
- عدم نیاز به ابزار دیجیتال: در بسیاری از موارد استفاده صحیح و یادگرفتن روشها و تکنیکهای کار با ابزارها مستلزم سروکار داشتن دائم با آنها و یا درواقع نیاز به آنهاست. اینجاست که مشکل دوم ما آشکار میشود. کاربر ایرانی وابستگی و نیازی به تکنولوژی احساس نمیکند. داده مهمی در سیستمش وجود ندارد. بود و نبود سیستم یا چگونگی عملکرد آن جز به عنوان ابزار سرگرمی تأثیری در کیفیت زندگی ما ندارد. احتمالاً با مواردی روبرو شدهاید که قابلیت اجرای فلان بازی به عنوان معیار قدرت و کارایی یک سیستم کامپیوتری در نظر گرفته میشود. درصد زیادی از کامپیوترهای مورد استفاده به انبار عظیمی از فایلهای صوتی و تصویری تبدیل شدهاند. در عوض یافتن سیستمی که دادههای مهمی نظیر اسناد و مدارک، اطلاعات مالی، اطلاعات مشتریان و . . . را در خود ذخیره کرده باشد، بسیار مشکل است. همین امر باعث میشود که تمهیدات اولیه نگهداری سیستم نظیر پشتیبانگیری، استفاده از ابزارهای امنیتی و . . . حتی در مقیاسهای سازمانی نیز به سادگی کنار گذاشته شود.دسترسی نداشتن به اتصالهای اینترنتی پر سرعت، گسترش نیافتن سیستمهای پرداخت آنلاین، نبود سرویسها و خدمات اینترنتی و فراهم نبودن بسیاری از زیرساختها نیز از جمله عواملی هستند که به این مشکل دامن زده و جماعت ایرانی را کم و بیش از قابلیتهای اساسی دنیای دیجیتال دور نگاه میدارند.
نهایت اینکه با گذشت این ده سال، هنوز راهی به درازای چندین سال پیش روست تا کاربر ایرانی بتواند از این هرج و مرجی که همانند زندگی روزمره، بر دنیای دیجیتالش حکم فرماست رها شود و جایگاه شایسته خویش را بیابد.