یا چرا من از فیس بوک بیزارم
ما، منظورم همه کسانی است که به نوعی با IT سروکار دارند، بیش از بقیه از تاثیرات کامپیوترها و فناوریهای جدید بر نحوه زندگی بشر (بویژه نوع ایرانیاش) آگاهی داریم. این تاثیرات در بیشتر موارد مثبت بودهاند. اما به نظر میرسد که تمام جنبهها و تاثیرات تکنولوژی در مملکت ما، به نوعی دگرگون میشود و باز در بیشتر موارد در جهت منفی شدن حرکت میکند. همانطور که از عنوان این نوشته مشخص است، نمونهای که اخیرا توجه من را جلب کرده است فیسبوک است.
من نمیتوانم درک کنم که فردی که تنها یک بار در هر سال و به اجبار سعادت دیدارش را دارم، چگونه مرا دوست خود میداند. با هر کس بیش از سه ثانیه سلام و علیک داشته باشید، حتما فردا باید به درخواست دوستیاش در فیسبوک جواب بدهید. به نظر من که این تمایل به دوستی و بندهنوازی سریعالسیر بیش از آنکه مهماننوازی و محبت ما ایرانیان را برساند، نشان دهنده حس کنجکاوی شدید ما (بخوانید فضولی در زندگی دیگران) است. اصلا درک نمیکنم که وقتی فهرست دوستان کسی به بیش از دویست نفر میرسد، تصور آن فرد از دوست، دوستی، وقت آزاد، ارتباط اجتماعی و یا کار چگونه تعریف خواهد شد.
مورد آزار دهنده دیگر تبدیل فیسبوک به رسانه اشتراک تصویر و ویدیو است. وقتی کاربر ایرانی هزارجور زحمت را متحمل میشود و هزار خطر را به جان میخرد تا از لابلای این قیف تصفیه اینترنت بگذرد و به فیسبوک برسد، چرا از همین امکان برای دسترسی به مثلا فلیکر یا یوتیوب استفاده نمیکند تا تصویر یا ویدیو را در جای درستش به اشتراک بگذارد. تازه بعد از گذاشتن یک تصویر (حتی جالب) در فیسبوک با tag کردن خواص و عوام و تمام فهرست دوستان سعی میکند توجه همه را جلب کند و به نوعی آنها را مجبور به سر زدن (و برای رعایت ادب لایک زدن) کند. دردسر زمانی آشکار میشود که بعد از عبور از قیف تصفیه، سعی میکنید به سایت وارد شوید. سرور فیسبوک تشخیص میدهد که دیروز از انگلستان وصل شدهاید و امروز در گینه بیسائو هستید و برای اثبات هویتتان، باید چندین نفر را از روی عکس تشخیص دهید و نمیدانید در این طبیعت بیجان، خاله خانباجی شما این سیب است یا آن سبد میوه موجود در عکس.
اپلیکیشنها و بازیها و سایر امکانات بیمزه را هم به این ملغمه اضافه کنید. چند بار به بازی آلو خوشمزهتر است یا زردآلو دعوت شدهاید؟ چندبار کسی مثل نوه عمه پدربزرگتان روی Wall شما نوشته است که:
ایشان را آدم خوب/بد/بشردوست/مسخره/صادق/غایب/. . . میدانید: جواب من: بله
به هر حال من که روز به روز، بیشتر و بیشتر از این گستردهترین شبکه اجتماعی و به یقین تاثیرگذارترین پدیده دنیای IT بیزار و دور میشوم. نظر شما چیست؟
احمد جان نظر من اینقدر بدبینانه نیست . مثلا من خودم به سینما علاقه دارم و با نویسندگان و منتقدان ایرانی در فیسبوک دوست شدم و کلی ازشون چیزای خوب یاد می گیرم و بحثهای جالب میکنیم و عکس و ویدئو share می کنیم . خوب پس جای بدی نیست . بد میگم ؟
دوست عزیزم شما خیلی بی انصاف هستید راجع به این قضیه. به طور مثال من تعدادی از دوستان قدیمی خودم رو که مدتها ازشون بی خبر بودم در این شبکه اجتماعی پیدا کردم .
. البته ناگفته نماند که بعضی ها با وجود فقر فناوری اطلاعات دچار اشتباهاتی می شوند که نمی شود به همه تعمیم داد.
سلام دوست من
واقعیت اینه که خودم هم میدونم که با زیادهروی و اغراق درباره این مساله حرف زدم. شاید هم عمدا و برای ایجاد جو قضیه رو تشدید کرده باشم. توی جلسات تحریریه هم تعدادی از دوستان عقیدهشون مثل شما بود. ولی خوب توجه کنید که من نظر شخصیام رو در مورد این کاربرد وب گفتم و تجربه من هم صددرصد وابسته به اطرافیان و دوستان من توی فیسبوک بوده و شاید به همین دلیل من برداشت خوبی از قضیه ندارم.
به هرحال از اینکه وقت گذاشتید و نظرتون رو گفتید ممنونم.
راست میگی والا
دقیقا.
ضمن اینکه همه چیز در فیس بوک پر از اغراق هست، لایک ها، ایموشنال آیکون ها، کامنت ها، ابراز قربونت برم ارادتمندم کوچیکتم و … به اشتراک گذاشتن عکس ها… انگار برای اینکه فیس بوکشون به روز باشه مجبورن لحظه به لحظه عکس بندازن و بعد شیر کنند… هیچ چیز اونجا طبیعی نیست